آیا وجود خدا در عرض خلقت است؟

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، حجت‌الاسلام مجتبی مصباح یزدی استاد حوزه و دانشگاه در برنامه تلویزیونی «بدون توقف» که از شبکه سه سیما روی آنتن رفت با طرح موضوع ضرورت خداشناسی به تشریح مباحثی همچون رابطه خودآگاهی با خداآگاهی، جایگاه خدا در زندگی ما، نوع وجودبخشی خدای متعال و نوع رابطه‌اش با مخلوقات پرداخت.

حجت‌الاسلام مصباح یزدی در خصوص ضرورت خداشناسی گفت: در این باره یک زمان از زاویه دید کسی بحث می‌کنیم که اعتقاد به وجود خدا ندارد یا شک و تردید دارد و یک زمان درباره کسی صحبت می‌کنیم که اجمالا خدا را می‌شناسد اما می‌خواهد بداند چه ضرورتی دارد که در این زمینه بیشتر بداند، راجع به گروه اول اجمالا همین‌قدر گفته و ادعا می‌شود که خوشبختی ما وابسته به آن راهی است که خدای متعال به ما نشان داده یعنی یک فایده عملی این است که اگر ما آن راهی که خدا فرموده برویم به خوشبختی می‌رسیم و اگر آن راه را نرویم بدبخت می‌شویم.

وی ادامه داد: خوب این یک ادعاست اما این ادعا جای تحقیق دارد، غیر از اینکه گفته می‌شود خدا نقش محوری در هستی دارد و کنجکاوی ما اقتضا می‌کند که بدانیم خدا کجای عالم قرار است قرار گیرد یک فایده عملی این است که هر انسان عاقلی تکلیفش را با این مسئله روشن کند، این ضرورت اصل تحقیق است اما برای آنها که خدا را اجمالا قبول دارند باید توضیح دهیم که خداشناسی و معرفت خدا سطوح مختلقی دارد، یک سطحی از خداشناسی برای همه ما هست و عملا هم از آن استفاده می‌کنیم و کارهای عبادی معمولی را انجام می‌دهیم اما هرچه سطح این معرفت عمیق‌تر باشد، تأثیرش بر مباحث نظری دیگر و رفتارهای ما بسیار بیشتر و عمیق‌تر خودش را نشان می‌دهد.

این استاد فلسفه در پاسخ به این سؤال که این ضرورت چه کمکی در بحث نظری و عملی به ما می‌کند، توضیح داد: یک سؤال این است که جایگاه خدا در زندگی ما کجاست، آن معرفت ابتدایی که ما داریم این است که خداوند خالق ماست و ساختمان این عالم را خداوند ساخته، ممکن است این سؤال پیش بیاید که این به زندگی عملی ما چه ربطی دارد، اینکه عرض کردم آن سطح خداشناسی کمک می‌کند به اینکه ما چه استفاده‌ای از آن در زندگی کنیم از این جهت خداشناسی به ما کمک می‌کند.

مصباح یزدی با اشاره به اینکه آن تصور ابتدایی که خداباورها به خدا دارند وجود خدا در عرض خلقت و مثل همین موجودات است، اظهار کرد: بسیاری از افراد خدا را عاملی در عرض عوامل طبیعی می‌دانند، گاهی هم برخی این‌طور تصور می‌کنند که اعتقاد به خدا می‌خواهد جای این سؤال را پر کند که این پدیده چگونه به وجود می‌آید، مثل اینکه وقتی علت طبیعی عوامل طبیعی مثل ماه گرفتگی و طوفان و زلزله مشخص شد برخی گفتند پس نقش خدا چه بود؟ فکر می‌کنند که نقش خدا این بوده که همان اولش عالم را به وجود آورده، یا پدیده را جور کرده و نظم داده، خدای ساعت‌سازی که ساعتی را کوک کرده، که اینها هم مورد مناقشاتی قرار گرفته، عرض ما این است که این تصور از رابطه خدای متعال با عالم خلقت اساسا اشتباه است.

وی در خصوص رابطه خودآگاهی با خداآگاهی نیز یادآور شد: ما یک علم به خدا داریم، یک معرفت حضوری و معرفت شهودی به خدا داریم، یک سطح معرفت نسبت به خدا این است که خدای متعال را حضورا بیابیم، یکی از راه‌های شناخت راهی است که هر فردی از درونش با خدا دارد که این خداشناسی فطری است، یک سطح کامل‌تری از این که انسان در خودش می‌یابد با تکامل نفس اتفاق می‌افتد، وقتی خود انسان رشد می‌کند و خودش را می‌شناسد در درون خودش خدا را هم بهتر درک می‌کند. معرفت نفس با معرفت خدای متعال با هم هستند، هر چه معرفت به خود بیشتر می‌شود معرفت به خدای متعال هم بیشتر می‌شود.

عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) با بیان اینکه ابهام اصلی که در بخش شناخت خداوند داریم بحث خود خلقت است و اینکه خلقت یعنی چه؟، گفت: عموما تصوری که از خلقت داریم این است که یک چیزی را از جایی داخل این عالم گذاشتند، تصور ما از آفریدن خودمان این است که ما جایی بودیم در عالم عدن و خداوند ما را از داخل عالم وجود آورد، اینکه آفرینش نیست، مثلا یکی از ابهامات این است که چه در زمانی آفرید، وقتی خلقت را درست متوجه شویم رابطه خداوند متعال را با مخلوقات درست‌تر تصور می‌کنیم و خیلی از ابهامات برطرف می‌شود.

مصباح یزدی با توضیح اینکه برای موجوداتی که مثل ما زمان دارند هرلحظه خلقت اتفاق می‌افتد، تصریح کرد: ممکن است خیلی از موجودات هم باشند که اساسا زمان ندارند، من یک مثال درباره مسئله خلقت بزنم که خلقت چیست؟ شما چرخه تولید باران را فقط تصور کنید شما اینجا در آن میان چه نقشی دارید، در حالیکه شما هستید که لحظه به لحظه با تصورتان به آن وجود می‌دهید، ما فکر می‌کنیم نقش خدا مثل نقش عوامل طبیعی است در حالیکه این اشتباه است خداوند وجودبخش اصلی است.

وی در پایان با طرح این موضوع که در همین ایام کرونا یکی از شبهات اعتقادی همین بود که خدا چه کاره است؟ عنوان کرد: برخی می‌گفتند درمان بیماری‌ها را که دکترها انجام می‌دادند، حالا یک بیماری آمده که دکترها از درمانش عاجزند، اگر خدا می‌تواند چرا آن را درمان نمی‌کند، یعنی گاهی فکر می‌کنیم که وظیفه خدا این است که جای خالی عوامل دیگر را پر کند، در حالیکه همه عوامل را خداوند ایجاد می‌کند، وجودبخشی این‌طوری است که وقتی خالق چیزی را وجود می‌بخشد مخلوق خود فعل فاعل است، در حالیکه ما فکر می‌کنیم وجود دادن مثل پول دادن یا هدیه دادن است.

پایان پیام /