تروریست خواندن سپاه تأییدی مجدد بر «غلام حلقه به گوش بودن» اروپا

«سرگئی کوژمیاکین» کارشناس مسائل سیاسی روسیه و تحلیلگر سیاسی روزنامه «پراودا» چاپ مسکو در یادداشتی که در اختیار خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه قرار داد، به دلایل، اهداف و پیامدهای تصمیم پارلمان اروپا در مورد قرار دادن سپاه انقلاب اسلامی در فهرست سازمان‌های تروریستی پرداخت.

در این یادداشت آمده است: قطعنامه پارلمان اروپا مبنی بر قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در فهرست سازمان‌های تروریستی در حقیقت یک اقدام کاملا فرصت طلبانه و غیر اصولی، اما متأسفانه قابل انتظار بود. همه چیز در این تصمیم به اصطلاح «با نخ سفید دوخته شده» و هر کسی که توان دیدن فراتر از چارچوب‌های تبلیغاتی غربی را داشته باشد، دلیل تصویب چنین قطعنامه‌ای را به خوبی درک خواهد کرد.

اتحادیه اروپا یک بار دیگر با صراحت کامل تابع آمریکا بودن خود را به نمایش گذاشت، این متابعت به حدی رسیده که اروپا آماده است به دستور «واشنگتن» تصمیماتی اتخاذ کند که به منافع بلندمدت خود نیز به طور جدی لطمه بزند. با استفاده از موضوع اوکراین چنین رفتاری از سوی آمریکا نسبت به اروپا مشاهده شد و حالا با اعمال فشارهای جدید بر ایران، آمریکا می‌خواهد در حقیقت بر مشکلات اروپا و وابستگی هرچه بیشتر آن به خود بیفزاید.

البته رای گیری پارلمان اروپا را همچنین می‌توان گام دیگری برای ایجاد بی ثباتی خاورمیانه عنوان کرد. برای آمریکا که مبنای سیاست خارجی‌اش را اصل «تفرقه بینداز و حکومت کن» شکل می‌دهد، چنین اقدامی بسیار طبیعی و البته کاملا خصمانه است. آمریکا که درصدد حفظ سلطه جهانی متزلزل خود برآمده است، سعی می‌کند تا با استفاده از هر وسیله‌ای بین ستون‌های نظم جهانی چندقطبی در حال ظهور، یعنی چین، هند، ایران و روسیه شکاف ایجاد کند. افروختن آتش اختلاف در خاورمیانه و سپس انتقال آن به سایر مناطق را راه مناسبی برای دست یافتن به این هدف می‌داند.

اما اروپا که غلامی حلقه به گوش آمریکا را پذیرفته است، از چنین اتفاقی چه نفعی به دست خواهد آورد؟  سرازیر شدن جریان پناهجویان، افزایش فعالیت‌های تروریستی، درگیری‌های خونین در همسایگی این منطقه و… تنها برخی از تهدیداتی هستند که «بروکسل» با آنها مواجه خواهد شد. تشنج اوضاع و آسیب پذیری بیشتر اروپا قطعا منجر به افزایش سطح وابستگی آن به آمریکا خواهد شد. اما مطمئناً با درک این موضوع (زیرا بعید است بوروکراسی اروپایی را جنون توده‌ای تسخیر کرده باشد) کشورهای اروپایی «با پرچمی برافراشته» به سمت پرتگاه پیش می‌روند.

نتیجه دیگری که از اتفاقات اخیر می‌توان گرفت، پیروزی کامل و نهایی نفاق، ریا و دورویی در پایتخت‌های اروپایی است. دلیل رسمی صدور تصمیم علیه سپاه، یکی مشارکت در «سرکوب قیام‌های مردمی» و دیگری «کمک به روسیه در عملیات ویژه نظامی» عنوان شده است.

ایران طی ماه‌های اخیر صدها مدرک از دخالت خارجی‌ها در دامن زدن به اغتشاشات در داخل کشور منتشر کرد. اقدامات تروریستی با ده‌ها قربانی، حمله به سازمان‌های مجری قانون و حامیان نظام و دولت، بازداشت عوامل خارجی و… مستند بوده و جایی برای شک و تردید باقی نمی‌گذارند اما سیاستمداران و رسانه‌های آمریکایی و غربی چشمان خود را در برابر این واقعیت‌ها بسته و با بی شرمی تمام این اغتشاشات را «اعتراضات کاملاً مسالمت آمیز» معرفی می‌کنند.

گذشته از آن نخبگان اروپایی به صورت آشکار خود را در نقش محرک‌های ناآرامی‌ها در ایران قرار داده و می‌دهند. به طور مرتب مقامات اروپایی به صورت عمد اظهارات نادرست پخش و رسانه‌هایشان اطلاعات تحریک آمیز منتشر کرده و می‌کنند تا پای بخشی از جامعه و به خصوص تعدادی از جوانان را به خیابان‌ها بکشانند. اکنون اتحادیه اروپا با تلاش برای خالی کردن شانه از زیر بار چنین مسئولیت سنگینی، می‌خواهد مقصر اصلی کسانی (سپاه) را معرفی کند که در حقیقت مانع هرج و مرج و جنگ داخلی شدند.

در مورد کمک ایران در انجام عملیات ویژه نظامی روسیه در اوکراین باید گفت که تا امروز هیچ نوع مدرک جدی دال بر حضور تهران در این زمینه وجود ندارد. ایران از ابتدا از راه حل مسالمت آمیز این قضیه حمایت می‌کرد و امروز نیز روی این امر پافشاری دارد. اما غرب به جای اینکه حتی تظاهر به یک تحقیق و تفحص را داشته باشد، به جمهوری اسلامی بدون هر گونه دلیل اتهام وارد می‌کند.

فقط می‌توان بار دیگر از ریاکاری و استانداردهای دوگانه غرب تعجب کرد! آنها سعی کردند به زودی نقش تعیین کننده سپاه در مبارزه و سرکوب داعش و سایر گروه‌های تروریستی را فراموش کنند، زیرا خود کشورهای غربی این گروه‌ها را در سوریه و عراق تسلیح و تامین مالی می‌کردند.

مقامات اروپایی و آمریکایی ضمن وارد کردن اتهام علیه نیروهای انتظامی و امنیتی ایران، ترجیح می‌دهند چشمان خود را بر جنایات دولت راست افراطی اسرائیل، تجاوزات عربستان سعودی و متحدانش در یمن، ظلم و استبداد علیه میلیون‌ها شهروند شیعه در بحرین و عربستان سعودی ببندند. آنها هستند که با تقاضای محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران، وجود سلاح‌های هسته‌ای اسرائیل را نادیده می‌گیرند.

پس آیا غرب حق اخلاقی دارد که ایران را به دخالت در بحران اوکراین متهم کند؟ آیا غرب نبود که از سال ۲۰۱۴ به این طرف «کی‌یف» را مسلح می‌کرد و برای دامن زدن به جنگ دست به هر کاری می‌زد؟

در ادامه بحث به این پرسش می‌رسیم که آیا خود کشورهای اروپایی نمونه‌ای از رعایت موازین دموکراتیک به نمایش گذاشته‌اند؟ اخیراً شهروندان مخالف استخراج زغال سنگ به طرز وحشیانه‌ای در آلمان مورد حمله قرار گرفته و متفرق شدند. برای سرکوب اقدامات ساکنان فرانسه، ایتالیا، انگلیس و سایر کشورها غربی که از کاهش سطح زندگی و اصلاحات ضد مردمی دولت‌هایشان ناراضی هستند، به طور علنی از زور استفاده می‌شود. چیزی برای گفتن در مورد باقی نمانده است، زیرا توسل به خشونت در این کشور به یک امر معمول و پیش پا افتاده تبدیل شده است.

برای ایران تصمیم پارلمان اروپا و در مجموع سیاست قدرت‌های اروپایی یادآور این واقعیت غیر قابل انکار است که در غرب درک زبان دیپلماسی بیش از پیش محدودتر می‌شود. آمریکا و کشورهای اقماری آن برای تضعیف و در نهایت رسیدن به آرزوی دیرینه خود که تجزیه ایران است، دست از هیچ اقدام دشمنانه بر نخواهند داشت. بنابراین برای جمهوری اسلامی تقویت توان دفاعی، اقتصادی و انسجام اجتماعی بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است.

پایان پیام/ح