داغ بی تسلی
به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس شهید آوینی در کتاب «آغازی بر یک پایان» سوگ امام خمینی (ره) را چنین توصیف می کند:
«امام رفت و زمین ماند و ما نیز بر زمین ماندیم. با داغ جراحتی سخت بر دل و باری سنگین بر دوش. امام رفت تا بار تکلیف ما برگرده عقل و اختیارمان بار شود و همان سان که سنت لا یتغیر خلقت بوده است، چرخه بلیات ما را نیز به میدان کشد و آزموده شویم و این آیت ربانی درست درآید که ”لنبلونکم حتی نعلم الجاهد منکم و الصابرین.»
شهید آوینی در یکی دیگر از مقالاتش با عنوان «فراق یار نه آن می کند که بتوان گفت» نوشته است: «کوچههای جماران همراز کوچه های مدینه گشته اند بعد از ارتحال رسول. آنان که پای دارند هروله می کنند تا خود را به خانه ای برسانند مطاف ملائک حافظ تو بوده است و هر صبح و شام میهمان سفره ای که از بهشت بهر تو نزول می یافت، خانه ای که همنوازی تسبیحات تو هر صبح و شام نور می خورد و نور می آشامد و در عطر روح اللهی تو شناور بود. آنان که پای دارند هروله می کنند، اما انان که پا در راه عشق تو باخته اند چه کنند؟ جانا، رحم آور! اینجا عالم ظاهر است و ظاهر حجاب باطن. چه کنیم؟»
ابراهیم حاتمی کیا کارگردان نام آشنای ایرانی در یک سکانس از فیلم «از کرخه تا راین» لحظه ارتحال امام خمینی (ره)، تشییع پیکر و عزاداریهای مردم ایران در روز ۱۴ خرداد را به تصویر کشیده است
آوینی در ادامه همین متن اینچنین اندوه خود و ملت ایران را بیان می کند: «ستون های حسینیه جماران رازداران اُستُن حنانه اند اما بر حال ما می گریند، بر حال آن دلباختگانی که بی تو دیگر جانشان جز باری سنگین بر گرده فراق نیست. ستون ها می نالند. ذرات چوب و آهن و خاک، هر چه هست، می نالند. آنجا که تو می نشستی، اریکه حکومت عشق بر جان های مشتاقان، خالی مانده است…».
او در پایان می نویسد: «اکنون، این ماییم و امانت او. دست بیعت از آستین اخلاص برآریم و در کف فرزند و برادرش و تلمیذ مدرسه اش بگذاریم که اگر بعد از رحلت رسول الله ظهر حکومت اسلام به غروب خونین شهادت حسین بن علی و «شب بی قمر غیبت » انجامید، این بار امام فرصت یافت تا وثیقه حکومت را به معتمدین خویش بسپارد و این خود نشانه ای است بر این بار بشارت که خداوند اراده کرده است تا حزب الله و مستضعفین را به امامت و وراثت زمین برساند».
پایان پیام/